تنهای شکیبا، احوال، افکار و آثار شيخ فضل الله نوری (م ۱۳۲۷ق)

تنهای شکیبا، احوال، افکار و آثار شيخ فضل الله نوری (م ۱۳۲۷ق)، علی ابوالحسنی (منذر)، مؤسسه کتابشناسی شیعه، چاپ اول، ۱۳۹۴ش.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدللّه ربّ العالمين،

والصلاة والسلام على سيِّدنا ونبيّنا أفضل الخلائق أجمعين

وعلى وصيّه عليّ أميرالمؤمنين و على الأئمة المعصومين من آله

الطيِّبينَ الطاهرين ولاسيّما الإمام المهديّ الذي يملأ الأرض قسطاً وعدلاً

 

يكى از طرحهاى گسترده و درازدامن مؤسسه كتاب‏شناسى شيعه، طرح «بزرگان شيعه» به فارسى و «أعلام الشيعة» به عربى است. در اين طرح، از ميان دانشوران بزرگ تاريخ شيعه كه در حفظ و پاسدارى از حريم تشيع و گسترش آن به گونه‏هاى مختلف نقش اساسى و بارزى داشته‏اند، بيش از يكصد تن از برجسته‏ترين و تأثيرگذارترين آنها انتخاب، وسرگذشت، آرا و انديشه‏ها، آثار علمى، فعاليتهاى اجتماعى و ساير امور مربوط به هر كدام در كتابى مبسوط منتشر مى‏شود. از آنجا كه حق اين شخصيتها ـ به دليل دامنه‏دار بودن مباحث و كثرت آثار آنان ـ در دانشنامه آثار شيعه (تاريخ التراث الشيعي)، طرح ديگر مؤسسه كتاب‏شناسى شيعه، ادا نمى‏شود، براى هر كدام يك جلد اختصاص مى‏يابد. اين طرح، هم ارزش مستقل دارد و هم پشتوانه و پرونده علمى دانشنامه آثار شيعه محسوب مى‏شود.

يكى از بزرگانى كه به دلائل متعدد، از جمله نقش بارز و بسيار برجسته در قضاياى مشروطه، و نوعى نمايندگى از ميرزاى بزرگ شيرازى (م 1312) در تهران، و خدمات فراوان و سرانجام شهادت غريبانه در راه مشروطه مشروعه، مشمول اين طرح است، آيه‏الله شهيد شيخ فضل الله نورى  قدس‏سره (م 1327) است.

نقش برجسته اين شخصيت و تبيين منصفانه آن به گونه‏اى موجز و فشرده در بيانات مقام معظم رهبرى حضرت آيه‏الله خامنه‏اى (دام ظلّه العالى) آمده است كه آن را زينت‏بخش اين مقدمه مى‏كنيم:

در آغاز حادثه مشروطيت، دو گرايش در مقابل هم قرار گرفتند يكى گرايش به اسلام و حاكميت قرآن و بناى اسلامى جامعه به رهبرى علماى دين و ديگرى گرايش به فرهنگ غربى و تمدن وارداتى بيگانه و نوعى فريفتگى به مفاهيم ناآشنا و بيگانه از مردم ما و [در نتيجه] دورى از اسلام به رهبرى جمعى از روشنفكران و تحصيلكردگان غرب وفريفتگان فرهنگ غربى.

اين دو جريان در اوّل مشروطه در مقابل هم ايستاده بودند و صف‏آرايى مى‏كردند. البته وقتى ما با يك ديد كلى نگاه مى‏كنيم، اين دو جريان را واضح مى‏بينيم اما اگر نزديك برويم و [جريانات را] بشكافيم در هر جريانى بخشهاى خالص و نيمه خالص و شايد ناخالص هم پيدا مى‏كنيم ـ اما در كل اين دو جريان به صورت برجسته در مقابل هم قرار داشتند.

يقيناً اگر علما نبودند نهضت مشروطيت به وجود نمى‏آمد [اين جنبش] با انگيزه مسلمانى شروع شد. مرحوم آيه‏الله نائينى (رضوان الله تعالى عليه) كه كتاب تنبيه الامة و تنزيه الملة را در باب مشروطيت نوشتند، براى اين نوشتند كه مبناى اسلامى مشروطيت را بيان كنند. مرحوم آخوند خراسانى و بقيه علمايى كه از پيشروان مشروطه بودند فكر مى‏كردند مشروطيت حركتى در جهت اسلامى بودن است، همان‏گونه كه خود مرحوم شيخ فضل الله نورى هم جزء همين عده و از علاقمندان به آزادى و مشروطيت بود. البته يك عده از علما هم مخالف بودند كه به غلط از مخالفت آنها به طرفدارى از استبداد تعبير مى‏شد در حالى كه به هيج وجه اين طور نبود. بلكه آنها از آينده اين مشروطيتى كه بطن و حقيقت آن را نمى‏شناختند بيمناك بودند. حالا اين بيمناكى بجا بود يا بجا نبود يا اين كه تكليف علماى آن روز چه بود، فعلاً در اين زمينه بحثى انجام نمى‏دهيم. به هر حال آنان در آن مقطع كارى مى‏كردند كه تصور مى‏نمودند تكليف‏شان است، ما هم در صدد تحليل اين بخش از قضيه نيستيم. اما شكى نيست كه اگرعلما، پيشروان مشروطيت نبودند امثال تقى‏زاده ـ و چند نفر فرنگى مآب از خارج برگشته و تحصيلكرده غرب ـ نمى‏توانستند مشروطيت را در ميان مردم ما جا بيندازند و نيروهاى مردم را درخدمت اين حركت بزرگ قرار دهند. اين يك طرف قضيه بود. البته در اين حركت يك عده افرادى كه گرايش و عقيده دينى نداشتند و تحت تأثير فرهنگ غرب بودند شركت و دخالتى داشتند و بعضى از افراد بى‏تفاوت هم بودند، بعد از آنكه مشروطيت بر سركار آمد اين دو جريان درست روبه‏روى هم قرار گرفت.

شهيد آيه‏الله شيخ فضل الله نورى مظهر جريانى است كه در مقابل انحراف مشروطيت ايستاد. بنده به دليل همين خصوصيت از شيخ شهيد نورى با همه وجود دفاع مى‏كنم. طبيعى است كه ما نمى‏خواهيم بگوييم شيخ نورى (رضوان الله عليه) در همه موضعگيرى‏ها و حركات و گفته‏هايش صددرصد بر طبق مصلحت رفتار كرده، نه، ممكن است يك جا هم چيزى را درست تشخيص نداده باشد؛ اما اين حقيقت فراموش نشدنى است كه مرحوم شيخ فضل الله نورى شهيد ابقاء اسلام درمحتواى مشروطيت شد. مشروطيت از آغاز با انگيزه اسلامى به وجود آمده بود و نقطه مقابل آن هم جريان غرب‏زده متمايل به فرهنگ غرب بود كه نه تنها از اسلام خوششان نمى‏آمد بلكه حتى حاضر بودند براى مبارزه با اسلام به هر حركت پست و دنائت‏آميزى هم تن بدهند. در قضاياى مشروطيت اين كار را كردند، با قدرتها ساختند، با سفارتخانه‏ها ساختند، كارهاى جنايتكارانه انجام دادند، دستها به خون آلوده كردند براى اين كه دين و علماى دينى بر سركار نيايند. اين ماجراى شهيد شيخ فضل الله نورى است.[1]

چند سال پيش از ارتحال محبّ صادق اهل بيت عليهم‏السلام، پژوهشگر سخت‏كوش، نويسنده توانا و غيور، مورّخ شهير و حق‏جو حجه‏الاسلام آقاى على ابوالحسنى (طَيَّبَ الله ثراه وجعل الجنّة منقلبه ومثواه) از ايشان خواستم سرگذشت شيخ شهيد آيه‏الله شيخ فضل الله نورى را براى درج در سلسله «بزرگان شيعه» بنويسند. ايشان هم با اشتياق فراون پذيرفتند و حاصل و فشرده يك عمر پژوهش و مطالعه درباره ايشان را در قالب اين كتاب آماه كردند و پس از ارزيابى اثر به وسيله دو تن از فضلا و اعمال ملاحظات آنان و تأييد نمونه ويرايش كتاب، در غروب غمبار چهارشنبه 3/12/1390ش در 56 سالگى بدرود حيات گفتند. پيكر ايشان پس از اداى نماز به امامت حضرت آية الله صافى گلپايگانى و با حضور حضرت آية الله سبحانى در قبرستان باغ‏بهشت قم در مقبرة العلماء مأوى گرفت.

ايشان با پيشنهاد مؤسسه كتاب‏شناسى مبنى بر افزودن مطالبى به كتاب درباره خاندان و آثار علمى شيخ شهيد موافقت كردند. از اين رو دو بخش «فرزندان و احفاد» (ص51 - 64) و «آثار و تأليفات» (ص74 - 132) به قلم عده‏اى از همكاران به كتاب افزوده شد. همچنين براى غناى بيشتر كتاب علاوه بر افزودن منابعى در پانوشتها، ده پيوست و اسناد و تصاوير از ص 569 تا آخر كتاب/ ضميمه كتاب شد.

بجرأت مى‏توان گفت جامع‏ترين و دقيق‏ترين اثر سرگذشت شيخ شهيد اثر حاضر است. هر چند تاكنون كتابها و مقالات بسيارى درباره ايشان منتشر شده كه در پيوستهاى همين كتاب معرفى شده‏اند، امّا اثر حاضر مشتمل بر پاره‏اى از اسناد و مطالب نو يافته و برخى آثار ايشان مانند جُنگ و تصحيح برخى خطاهاى منابع از جمله اسناد رساله المشتق به شيخ شهيد است. معرفى دقيق آثار علمى، مأخذشناسى تفصيلى، سال‏شمار زندگى و سفرها، نظريات علمى و سياسى شيخ شهيد درباره مشروطه و انظار بزرگان درباره ايشان را مى‏توان در اين كتاب يافت.

در اينجا از همه كسانى كه براى به سامان رسيدن اين اثر همراهى و همكارى كرده‏اند سپاسگزارى مى‏كنيم بويژه از حضرت آية الله سبحانى براى نوشتن مقدمه و مطالعه كتاب پيش از چاپ و تذكر چند نكته؛ شاعر گرانمايه جناب آقاى سيدعلى موسوى گرمارودى براى تصحيح اشعار كتاب؛ مورخ گرامى جناب آقاى موسى حقانى براى مطالعه كتاب و يادآورى نكته‏هاى اصلاحى؛ حضرات حجج اسلام آقايان سيدابوالحسن علوى و محمدصادق مزينانى براى ارزيابى كتاب؛ حجه‏الاسلام سيد عباس رضوى فدكى براى نگارش پيوست چهارم؛ حجة الاسلام مهدى كرباسى براى تحقيق جُنگ شيخ كه براى نخست‏بار در اينجا به چاپ مى‏رسد؛ فاضل محترم حضرت آقاى محمود ملكى براى تدوين مطالب مربوط به دو بخش «فرزندان و احفاد» و «آثار و تأليفات»؛ همكار ارجمند و پر تلاش جناب آقاى عبدالحسين طالعى براى فراهم آوردن سال‏شمار؛ فاضل باذوق جناب آقاى سيدرضا باقريان براى يكسان سازى ارجاعات و تكميل كتابنامه؛  فرزند پرتلاش و فاضل مرحوم مؤلف براى مطالعه كتاب پيش از چاپ و پيشنهادهاى مفيد از جمله انتخاب نام كتاب؛ جناب آقاى ابوالقاسم آرزومندى كه كتاب را ويراستند؛ و سرانجام همكاران محترم آقايان سيد محمدحسينى، قربان مخدومى، جواد قربانى و نادربرقى كه براى آماده سازى آن تلاش كردند.

«دعويهم فيها سبحانك اللهم وتحيّتهم فيها سلام وآخر دعويهم أن الحمدللّه ربِّ العالمين».

     على اكبر زمانى‏نژاد                                                            قم

مسؤول طرح «بزرگان شيعه»                         1 / ربيع الآخر / 1437 = 23 / 10 / 1394 ش

                                                                      مدير مؤسسه كتاب‏شناسى شيعه

                                                                                رضا مختارى

 

[1] . تنديس پايدارى، يادمان سالروز شهادت آيهالله شيخ فضل الله نورى، مردادماه 1380، ص 3.

 

نوشته های اخیر

دسته بندی ها